تندروها که به صورت ریشه ای حذف رقیب را می طلبند و به کمتر از نابودی آن دیگری رضایت نمی دهند٬ چهره ژانوسی سیاست را به تماشا می گذارند. تندروها که در موضع مخالف وضع موجود ایستاده اند هر انعطاف را درجا محکوم می کنند و آنرا نشانه سازش و بزدلی می دانند و در آنسوی میدان نیز فاعلان رفتار منعطف را به توبه و استغاثه فرا می خوانند٬ آنهم در شرایطی که هیچ بخش و پذیرش توبه ای را مجاز نمی دانند. در این میان آنها که از اصلاحات دفاع می کنند و معتقدند درخت خشونت هیچ میوه ای جز ویرانی و نابودی کشور نمی دهد و بر این باور انگشت می گذارند که بدون فضای آزاد و چند صدایی دوام هیچ نظم سیاسی ممکن نیست٬ ناچارند میلی متری و حساب شده با پرداخت هر هزینه لازم کشور را با کمترین آسیب از مهلکه برهانند و خود را فدای راهی کنند که هم پر از مخاطره است و هم هیچ افتخاری فوری را نصیب کسی نمی کند. اصلاحگری دشوارترین نوع سیاست ورزی در ایران است چرا که بخشی از قدرت به هر طریق ممکن می خواهد اصلاح طلبان را از میدان بدر کند.

دشواری فضای کنونی در آن است که برج و باروی اخلاق فرو ریخته است و بنیان قدرت بر اقتدار اخلاقی گذاشته نمی شود و با پاره ای از حقیقت ٬و حتی بدون آن٬ بازار دروغ٬ جعل و فریب گرم است. هیچ نقدی بر تابیده نمی شود. اگر با دروغی که لباس تندروی را برتن کرده نستیزیم خیلی زود با فروپاشی اجتماعی روبرو می شویم. آنهایی که دیگران را به سازش متهم می کنند فراموش می کنند دور از میدان نبرد رجز خواندن با هر منطقی سازگار باشد با اخلاق انسانی سازشی ندارد. اصلاح طلبان که در مخاطره می زیند بخاطر جان فرزند حاضرند از او بگذرند تا با دو نیم شدن٬ جانش به خطر نیافتد. امروز هر کس از کلمات خنجر می سازد آرامش جامعه را نمی خواهد و چه بداند و چه نداند خائن به آینده کشور است. گفت و گو و داوری را به توده ها سپردن تنها راه گریز از شقاقی است که دامن جامعه را گرفته است و رها نمی کند. 

دعوت به آرامش تنها در زبانی آرام مثمر ثمر است. همه چیز را برای خود خواستن و دیگری را طرد کردن در نفس خود طرحی شکست خورده است. موضع گیری های موسوی٬ خاتمی و کروبی اگر با استقبال رقبا همراه نباشد و هر انعطافی را نشانه پشیمانی و ندامت دانستن خیلی زود عواقب خود را نشان خواهد داد. اگر این منش عقلانی با آغوش های باز روبرو نشود هر حادثه ای در آینده به پای آنهایی نوشته خواهد شد که جز حذف کامل رقیب را نمی طلبند. تاریخ را فردا نمی نویسند بلکه همه ما با کنش هایمان آنرا می سازیم. خیلی زود درباره ما متناسب با رفتار امروزمان قضاوت خواهند کرد. وقت آنست که بعد از ماهها التهاب و هزینه های سنگینی که پرداخته ایم به خود بیائیم٬ برای اداره کشور تدبیر لازم است و نه زور. با کمی دور اندیشی بسیاری از حوادث تلخ رخ نمی داد. امروز با روشن کردن عقل می توانیم جلوی حادثه موحش بعدی را بگیریم. سیاست هنر گفت و گو٬ سازش و تفاهم است و آنهایی که جز این می اندیشند نه این وادی را می شناسند و نه نسبت به سرنوشت کشور متعهدند.