رفیق من٬ نور چشم من٬ عزیز من٬ می بینی چه دنیایی برای ما ساخته اند؟ نمی بینی مردی و مردانگی دیگه پشیزی نمی ارزه؟ نترس از این نامردای بی شرف٬ از این مفت خورها٬ نزنی می زننت٬نکشی می کشنت٬ زکی! وقتی اونها می بردند٬ ما می باختیم٬ وقتی ما عمر می فروختیم تا درد بخریم و زجر٬ اونا دنیا را می خریدند مفت. دنیا پر از خرید و فروشه. یکی هیکل گنده می کنه٬ اون یکی پز مدیریتی می ده٬ این یکی عقده های همه عمرشو خالی می کنه روی سر من!

بی خیال این زندگی! می ترسی از مردن؟ ما خیلی وقته مرده ا یم٬ از وقتی که شما بالای سر ما مثل شبح ایستادید٬ من خیلی وقته از دست شما دق کرده ام٬ خیلی وقت می شه مرده ام. آبادی دنیا شما از خرابی دنیای ماست! گنده گنده حرف زدن تون از لالمونی ماست. هر کاری خواستید کردید٬ هر گهی خواستید خوردید. دیگه از جسد ما چه می خواهید؟ شدید کفتار! هی دور و بر ما پرسه می زنید تا بخورید گوشت و پوست ما رو. این گوشت و پوست پر از زهره. پر از درده!

بسه دیگه٬ بی خیال ما یکی بشید. دیگه دارم دنیا را بالا می آرم. دارم عق می زنم توی صورت هر چی نامرده٬ هر چی مفت خوره. فکر می کنید عددی هستید٬ از بی عددی ماست که مدام شما را می شمارن. از مرده بترسید٬ مرده ها خطرناکن. مرده ها که دوباره نمی میرند٬ یک دفعه ... نگید که نگفتم. نگید که جسدت افتاده بود یه گوشه٬ نگید که تو زپرتت قمصور شده بود!

می بینی داره چی می شه؟ می بینی از دنیا چی ساختید؟ ما که یه گوشه افتاده بودیم داشتیم با بدبختی خودمون می ساختیم. شما ما رو دوباره آوردید وسط چاله میدون. راستی مرده از مردن نمی ترسه! شما خیلی چیزا دارید از دست بدید. عزیز من٬ عمر من٬ رفیق من برو پی کارت. بخاطر خودت می گم. خوب شما بردید٬ منو شبیه خودتون کردید . پس زنده باد دعوا!