نه بر مرده كه بر زنده بايد گريست
زلزله هفت ريشتري بخش های گسترده ای از پورتو پرنس، پایتخت هائیتی را ويران كرد و بر آوردهاي حاكي از آن است كه بيش از دويست هزار نفر در اين حادثه دهشتناك جان باخته اند ٬ترديد نكنيد در يك شهر ويران و فقير آنها كه زنده مانده اند حسرت مردگان را در جانشان خواهند يافت چرا كه زيستي چنين ناگوار بر انسان گران است و كشنده . آنها سالياني طولاني بي پناه خواهند ماند . نظام سرمايه داري در اين بحرانهاست كه تباه بودن خود را به تماشا مي گذارد . نظامي كه براي اقليت -بخوانيد ميلياردرهاي صاحب نام و گمنام - رفاه غبطه برانگيز تدارك مي بيند براي اكثريت انسانها جز نكبت و يك زندگي ياخته اي دستاوردي ندارد . اين نظام تكنولوژي را درحد مرگباري توسعه مي دهد ٬ سلاحهاي آتشين كه هر لحظه مخوف تر مي شوند . كالاهايي كه تب تند مصرف را هر روز شدت بيشتري مي بخشند ولي اين تكنولوژي چرا نمي تواند براي بيماري ها و بلاياي طبيعي چاره اي بجويد٬ چون سودي از آن بدست نمي آيد.
چرا مراكز تحقيقاتي دستيابي به خانه هاي ارزان ولي جان سخت در برابر زلزله را در كانون توجه خود قرار نمي دهند. پاسخ اين پرسش كاملا روشن است آنهايي كه هزينه تحقيقات را مي پردازند در اين توجه سودي را نمي يابند كه انباشت سرمايه داري را تضمين كند. متاسفانه خود جهان سومي ها هم كه در حاشيه اين نظام مي زيند نه منابع كافي و نه انگيزه سياسي لازم را براي حل اين معضل را ندارند. ماجراي پورتو پرنس آئينه ايست كه فرداي ما را نشانه مي رود. سيل خانه هايي كه در تهران و نقاط ديگر كشور ساخته مي شود از معيارهاي ايمني كافي برخوردار نيستند و مراكز نظارتي و خدماتي كه در اين مورد وظيفه مشخص دارند بيشتراز آنكه به آينده بيانديشند بر آنند در آمدهاي امروز خود را تضمين كنند .
اگر زلزله اي در تهران رخ دهد چه فاجعه اي در انتظار ماست . آيا مراكز درماني و امداد رسان كه در شرايط عادي قادر نيستند به مردم خدمات لازم را ارائه دهند در يك بحران بزرگ چگونه مي توانند جوابگوي مشكلات ناخواسته باشند . خود مردم بايد به ناچار از هم اكنون خود را آماده اين فاجعه كنند و بياموزند در وقوع احتمالي حادثه چگونه از خود و ديگران مراقبت كنند . ما نسبت به زلزله زدگان هائيتي متعهديم ٬ همانگونه كه در بلايايي كه در كشور خودمان رخ مي دهد انتظار ياري داريم . بايد جنبشي در كشوربراي ياري اين زلزله زدگان پا بگيرند . اين جنبش مي تواند خود را سامان دهد تا در مواقع احتمالي تبديل به نهادي شود كه هر بحراني را بتواند كنترل كند. با دگرخواهي است كه مي توانيم به خود ياري كار آمد برسيم . سالها پيش در فاجعه زلزله قیر و کارزین تيتري زده شده كه اكنون مي توان آنرا براي شهروندان هائيتي تكرار كرد: نه بر مرده كه بر زنده بايد گريست.